﴿ سورة الکوثر - سورة 108 -   تعداد آیات ٣ ﴾ 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ ﴿١﴾ فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَانْحَرْ ﴿٢﴾ إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الأبْتَرُ ﴿٣﴾ 

ترجمه :

به نام خداوند رحمتگر مهربان

ما تو را [چشمه] كوثر داديم«1»     

پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى كن«2»

دشمنت‏ خود بى‏ تبار خواهد بود«3

سوره كوثر

اين سوره در ((مكه)) نازل شده و داراى 3 آيه است.

محتوا و فضيلت سوره :.

درشان نزول اين سوره مى خوانيم :((عاص بن وائل)) كه از سران مشركان بود،پيغمبراكرم (ص) را بـه هـنـگام خارج شدن از مسجدالحرام ملاقات كرد، و مدتى باحضرت گفتگو نمود، گروهى از سران قريش در مسجد نشسته بودند و اين منظره رااز دور مشاهده كردند، هنگامى كه ((عاص بن وائل)) وارد مسجد شد به او گفتند: با كه صحبت مى كردى ؟ گفت : با اين مرد ((ابتر))!.

تـوضـيـح ايـن كه : پيغمبراكرم (ص) دو فرزند پسر از بانوى اسلام خديجه داشت : يكى ((قاسم)) و ديـگرى ((طاهر)) كه او را ((عبداللّه)) نيز مى ناميدند، و اين هر دودر مكه از دنيا رفتند، و پيغمبر اكرم (ص) فاقد فرزند پسر شد، اين موضوع زبان بدخواهان قريش را گشود، و كلمه ((ابتر)) (يعنى بلاعقب) را براى حضرتش انتخاب كردند; فكر مى كردند با رحلت پيغمبراكرم (ص) برنامه هاى او به خاطر نداشتن فرزند ذكور تعطيل خواهد شد و خوشحال بودند.

قـرآن مـجـيـد نـازل شـد و بـه طرز اعجازآميزى در اين سوره به آنها پاسخ گفت ، وخبر داد كه دشـمـنـان او ابـتر خواهند بود، و برنامه اسلام و قرآن هرگز قطع نخواهدشد، بشارتى كه در اين سوره داده شده از يكسو ضربه اى بود بر اميدهاى دشمنان اسلام ، و از سوى ديگر تسلى خاطرى بود بـه رسـول اللّه (ص) كه بعد از شنيدن اين لقب زشت و توطئه دشمنان قلب پاكش غمگين و مكدر شده بود.

در فضيلت تلاوت اين سوره در حديثى از پيغمبراكرم (ص) آمده است :.

((هـركس آن را تلاوت كند خداوند او را از نهرهاى بهشتى سيراب خواهد كردو به عدد هر قربانى كـه بـنـدگـان خدا در روز عيد (قربان) قربانى مى كنند، و همچنين قربانى هائى كه اهل كتاب و مشركان دارند، به عدد هر يك از آنان اجرى به اومى دهد)).

نام اين سوره (كوثر) از اولين آيه آن گرفته شده است.

به نام خداوند بخشنده بخشايشگر.

(آيه)ـ.ما به تو خير فراوان داديم !.

روى سخن در تمام اين سوره به پيغمبراكرم (ص) است ـمانند سوره والضحى و سوره الم نشرح ـ و يـكـى از اهـداف مـهـم هر سه سوره تسلى خاطر آن حضرت در برابر انبوه حوادث دردناك و زخم زبانهاى مكرر دشمنان است.

نخست مى فرمايد: ((ما به تو كوثر [ خير و بركت فراوان ] عطا كرديم)) (انااعطيناك الكوثر).

((كـوثر)) در اين كه منظور از ((كوثر)) در اينجا چيست ؟ در روايتى آمده است كه وقتى اين سوره نازل شد پيغمبراكرم (ص) بر فراز منبر رفت و اين سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض كردند: اين چيست كه خداوند به تو عطا فرموده ؟.

گفت : نهرى است در بهشت ، سفيدتر از شير، و صافتر از قدح (بلور) در دوطرف آن قبه هايى از در و ياقوت است)).

بـعـضـى آن را بـه نـبوت تفسير كرده ، و بعضى ديگر به قرآن ، و بعضى به كثرت اصحاب و ياران ، و بعضى به كثرت فرزندان و ذريه كه همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا(ع) به وجود آمدند.

بعضى نيز آن را به ((شفاعت)) تفسير كرده اند.

ولى ظاهر اين است كه ((كوثر)) مفهوم وسيع و گسترده اى دارد كه هر يك ازآنچه در بالا گفته شـد يـكـى از مـصـداقهاى روشن آن است ، و مصداقهاى بسيارديگرى نيز دارد كه ممكن است به عنوان تفسير مصداقى براى آيه ذكر شود.

فـرامـوش نـبايد كرد اين سخن را خداوند زمانى به پيامبرش مى گويد كه آثار اين خير كثير هنوز ظـاهـر نـشـده بود، اين خبرى بود از آينده نزديك و آينده هاى دور،خبرى بود اعجازآميز و بيانگر حقانيت دعوت رسول اكرم (ص).

(آيـه)ـ ايـن نـعمت عظيم و خير فراوان شكرانه عظيم لازم دارد، هرچندشكر مخلوق هرگز حق نـعـمـت خـالـق را ادا نـمـى كند، بلكه توفيق شكرگزارى خودنعمت ديگرى است از ناحيه او لذا مى فرمايد: اكنون كه چنين است ((پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى كن)) (فصل لربك وانحر).

آرى ! بخشنده نعمت اوست ; بنابراين نماز و عبادت و قربانى كه آن هم نوعى عبادت است براى غير او معنى ندارد.

ايـن در بـرابـر اعمال مشركان است كه براى بتها سجده و قربانى مى كردند، درحالى كه نعمتهاى خود را از خدا مى دانستند!.

(آيـه)ـ و در آخـريـن آيـه ايـن سـوره بـا توجه به نسبتى كه سران شرك به آن حضرت مى دادند، مى فرمايد: ((و (بدان) دشمن تو قطعا بريده نسل و بى عقب است)) (ان شانئك هو الا بتر).

تـعـبـيـر به ((شانئك)) بيانگر اين واقعيت است كه آنها در دشمنى خود حتى كمترين ادب را نيز رعايت نمى كردند، يعنى عداوتشان آميخته با قساوت و رذالت بود.

حضرت فاطمه (ع) و ((كوثر))!.

گفتيم ((كوثر)) يك معنى جامع و وسيع دارد، و آن ((خير و بركت فراوان)) است ،ولى بسيارى از بـزرگـان عـلـمـاى شـيعه يكى از روشنترين مصداقهاى آن را وجودمبارك ((فاطمه زهرا))(ع) دانـسـتـه اند، چرا كه شان نزول آيه مى گويد: آنهاپيغمبراكرم (ص) را متهم مى كردند كه بلاعقب است ، قرآن ضمن نفى سخن آنهامى گويد: ((ما به تو كوثر داديم)).

از ايـن تـعـبير استنباط مى شود كه اين ((خيركثير)) همان فاطمه زهرا(ع) است ،زيرا نسل و ذريه پـيـامـبـر(ص) بـه وسـيـلـه همين دختر گرامى در جهان انتشار يافت نسلى كه نه تنها فرزندان جـسـمـانى پيغمبر بودند، بلكه آيين او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ كردند، و به آيندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بيت (ع) كه آنهاحساب مخصوص به خود دارند.

در ايـنـجا به بحث جالبى از ((فخررازى)) برخورد مى كنيم كه در ضمن تفسيرهاى مختلف كوثر مى گويد:.

قـول سوم اين است كه اين سوره به عنوان رد بر كسانى نازل شده كه عدم وجود اولاد را بر پيغمبر اكـرم (ص) خرده مى گرفتند، بنابراين معنى سوره اين است كه خداوند به او نسلى مى دهد كه در طـول زمـان باقى مى ماند، ببين چه اندازه ازاهل بيت را شهيد كردند، در عين حال جهان مملو از آنـهـاست ، اين در حالى است كه از بنى اميه (كه دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذكرى در دنيا بـاقى نماند، سپس بنگر و ببين چقدر از علماى بزرگ در ميان آنهاست مانند باقر و صادق و رضا و نفس زكيه.

هزاران هزار از فرزندان فاطمه (ع) در سراسر جهان پخش شدند، در ميان آنهانويسندگان و فقها و مـحـدثان و مفسران والامقام و فرماندهان عظيم بودند كه با ايثارو فداكارى در حفظ آيين اسلام كوشيدند.